در این پادکست آموزشی 6 اصل اساسی در موفقیت کسب و کار را با یکدیگر بررسی میکنیم. این 6 اصل مهمترین مواردی هستند که میتوانند یک کسب و کار را به موفقیت برسانند و در عرصه ی خود پیشتاز کنند. در واقع با اعمال این 6 اصل میتوانید رهبری بازار را به دست آورید. بنابراین تا انتهای پادکست با من همراه باشید تا نکاتی که را در رابطه با این 6 اصل وجود دارد، خدمت شما همراهان همیشگی سایت ساز زرین عرض نمایم.
در روزگار قدیم یک جنگی بین سپاه اسکندر مقدونی و سپاه پارسیان که با فرماندهی داریوش انجام میشد، درگرفت. از آنجایی که سپاه پارسیان افراد بیشتری را داشتند، قطعا روشهای عادی مقابله برای سپاه اسکندر مناسب نبود. بنابراین برای چارهسازی و یافتن راهکار، اسکندر مقدونی به صورت شبانه جلسهای را با فرماندهان لشکر خود ترتیب داد تا با همفکری و مشورتی که بین آنها انجام میشود چارهای برای غلبه به دشمن پیدا کنند تا از این طریق بتوانند به دشمن حمله کرده و پیروز شوند.
از آنجاییکه که همهی فرماندهان و افراد اسکندر، افرادی وفادار و از بزرگان و نامآوران لشکر بودند با قدرت به اسکندر گفتند که نگرانی به خود راه ندهد. زیرا آنها با قدرت به دشمن یورش برده و آن را شکست میدهند. ولی از آنجاییکه اسکندر میدانست که بدون داشتن یک استراتژی و یک برنامهی کامل نمیشود به چنین سپاهی که حتی تعداد نفرات آن هم بیشتر است حمله کرد به فکر فرو رفت و میدانست که حملهی رو در رو نمیتواند راهکار درستی برای این جنگ باشد. از طرفی هم اسکندر میدانست که سپاه پارسیان تنها به فرماندهی داریوش اداره میشود و اگر داریوش نباشد دیگر سپاه پارس قدرت لازم را نخواهد داشت و نمیتواند به طور کامل و با تمام قوا در مقابل سپاه اسکندر به جنگ و مقابله بپردازد. بنابراین استراتژی خود را به قلب سپاه دشمن یعنی همان داریوش قرار داد و به فرماندهانش هم گفت: که اگر بخواهند در این نبرد پیروز شوند باید به قلب سپاه دشمن حمله نمایند و داریوش را از پای درآورده و به قتل برسانند. بنابراین بدون اتلاف وقت در صبح فردای شب جلسه، با غافلگیر کردن دشمن و هدف قرار دادن داریوش، به سپاه پارسیان حمله کردند و از آنجاییکه داریوش کاملا غافلگیر شده بود. برای اینکه جان خود را حفظ نماید به تنهایی مجبور به عقب نشینی شد و از سپاه خود جدا شد و فرار کرد و زمانیکه اسکندر دید داریوش عقب نشینی کرده است از فرصت استفاده کرده و داریوش را به قتل میرساند و سپاه پارسیان هم که در نبود فرمانده اصلی تنها مانده بودند، قدرت لازم را نداشتند و در نهایت متلاشی میشوند و در مقابل سپاه اسکندر مقدونی شکست میخورند و در نتیجه اسکندر با یک استراتژی مناسب در این نبرد پیروز میشود.
حالا میخواهیم بدانیم این داستان چه ارتباطی به کسب و کار و موفقیت کسب و کار دارد؟
از آنجاییکه در هر کسب و کاری نیاز به یک رهبری و استراتژی و تصمیمگیری درست است. میتوانیم از این داستان یک برداشت خوبی داشته باشیم که من آن را به 6 اصل تبدیل کردهام و این اصول را برای شما بیان میکنم.
اولین اصلی که میتوان از این داستان در نظر گرفت و در کل اصلی که باید در کسب و کار رعایت کرد اصل حمله است. کاری که اسکندر مقدونی انجام داد این بود که در حمله پیش قدم شد و در صبح فردای جلسه که اولین فرصت را به دست آورد به دشمن حمله کرد و اجازه نداد که دشمن آرایش نظامی و جمعآوری استراتژیها و برنامهها را کامل نماید و بالافاصله بعد از اینکه هدف خود را که همان به قتل رساندن داریوش بود، تعیین کرد به سپاه پارس حمله کرد. شما هم باید در کسب و کار از این اصل استفاده کنید و منتظر نباشید که همهی شرایط خیلی خوب و عالی باشد. بالافاصله اگر مشاهده کردید که بازار، بازار مناسبی است از اصل حمله استفاده کنید و محصول خود را بیشتر و با یک استراتژی مناسب وارد بازار کنید.
دومین اصلی که در اینجا مطرح است، اصل تمرکز است. اسکندر به خوبی از اصل تمرکز استفاده کرد. در واقع اسکندر روی یک هدف تمرکز کرد که این هدف کشتن داریوش بود. اگر اسکندر هدفهای مختلفی را برای خود در نظر میگرفت مطمئنا نمیتوانست تمرکز لازم را داشته باشد. و در نتیجه درصد شکست او افزایش پیدا میکرد. به همین دلیل اسکندر گفت که باید ابتدا به قلب سپاه دشمن حمله بکنند که در نهایت توانستند داریوش را از پای دربیاورند و در نتیجه توانستند سپاه دشمن را شکست داده و پیروز میدان شوند.
سومین اصلی که باید در کسب و کارتان رعایت کنید، اصل مدیریت منابع است. براساس داستان دریافتیم که تعداد نفرات سپاه اسکندر کمتر از سپاه داریوش بود ولی توانست با یک مدیریت منابع درست و با صرف کمترین افراد و منابع در نبرد پیروز شود. در حال حاضر فضای بین کسب و کارها فضای رقابتی است و میتوان گفت بین کسب و کارها نبرد وجود دارد البته به هیچ وجه نمیگویم که رقبا دشمن شما هستند ولی در اصل یک نوع رقابت وجود دارد و اگر بخواهید بر این بازار چیره شوید و آن را در اختیار داشته باشید حتما باید مدیریت منابع را در نظر بگیرید چرا که اصل موفقیت کسب و کار این است که با صرف کمترین زمان و کمترین میزان پول بتوانید محصول خود را معرفی و بازاریابی کرده و به فروش برسانید.
چهارمین اصل، انعطاف پذیری است. یکی از خصوصیاتی که سپاه اسکندر داشت این بود که به طور کامل و صد در صد وابسته ی به اسکندر نبود و اسکندر با تفیض اختیار بین تمامی فرماندهان این قابلیت را ایجاد کرده بود که در شرایط مختلف، امکان تصمیم گیریهای متفاوت برای سپاه وجود داشته باشد. وقتی که اسکندر حمله کرد و داریوش پا به فرار گذاشت، اسکندر سپاه خود را رها کرده و به سراغ داریوش رفت و در آن مدت فرماندهان بودند که سپاه اسکندر را کنترل کردند و در زمانی که خود اسکندر هم وجود نداشت توانستند سپاه پارس را که سپاه بزرگی بود، شکست دهند. بنابراین اختیارات کاملی داشتند و توانستند در شرایط مختلف تصمیم گیری صحیحی را انجام دهند ولی در عوض سپاهیان ایران از اصل انعطاف پذیری بی بهره بودند و صرفا سپاه 80% یا 90% وابسته ی به فرماندهی اصلی (داریوش) بود و سایر فرماندهان تنها اصولی که داریوش به آنها بیان میکرد را اعمال میکردند و صرفا آنها را پیادهسازی میکردند.
پنجمین اصلی که ملزم به رعایت آن هستید و همانطور که در داستان هم مشاهده کردید که به چه شکل توسط رهبری بزرگ مانند اسکندر رعایت شد اصل غافلگیری بود. طبق داستان اسکندر به خوبی غافلگیر کرد و داریوش هم به خوبی غافلگیر شد. اگر بتوانید در کسب و کار خودتان این قابلیت را ایجاد نمایید که از خودتان در برابر غافلگیر شدن محافظت کنید میتوانید یک رمز و یک نقطه ی قوت برای خودتان داشته باشید. بنابراین کسب و کار شما حتما باید برای اتفاقات غیر منتظره آمادگی داشته باشد. شما باید بتوانید محصولات جدید و قیمت گذاریهای و تغییراتی که ایجاد میشود را به صورت سریع روی کسب و کار خودتان اعمال کنید، تا کسب و کارهای دیگر بازار شما را به دست خود نگیرند.
اصل آخر که یک اصل بسیار مهمی است، اصل غنیمت شمردن است این را در نظر بگیرید که فرصت همیشه وجود ندارد. کاری که اسکندر کرد این بود که همان صبح فردای شب جلسه، حمله کرد و اجازه نداد فرصت به دست آمده از بین برود و بالافاصله داریوش را که هدف اصلی هم بود را به قتل رساند.بنابراین در این بازار رقابتی تا جایی که میتوانید بفروشید و سعی کنید اسکناسها و پولهایی که مشتریان به محصولاتی مشابه محصولات شما هزینه میکنند را برای کسب و کار خودتان جذب کنید و این مورد را با هر روش ممکن از جمله بازاریابی، تبلیغات، اعتماد سازی، بازاریابیهای مختلف مانند: ویروسی، دهان به دهان، و اصل رعایت احترام و حفظ مشتری که در پادکستهای مختلف در این زمینه صحبت کردهام. پس به خاطر داشته باشید که اصل ششم که همیشه فرصت وجود ندارد را در کسب و کار بیزینس خودتان به طور کامل رعایت نمایید.
اگر به درستی و با دقت دربارهی این 6 اصل فکر کنید و در کسب و کار خودتان و هر کسب و کاری که رهبری آن به عهدهی شما است پیادهسازی کنید، مطمئن باشید که میتوانید جزء رهبران بازار یا بهتر است بگویم جزء پیشتازان بازار صنف خودتان باشید. بنابراین اگر نیاز است تک تک این موارد را یادداشت نمایید و در صورت لزوم پادکست را دوباره از ابتدا گوش کنید تا به طور کامل بتوانید به این اصول مسلط شوید و تعیین کنید که شما کدامیک از این موارد را برای کسب و کار خودتان لحاظ و رعایت میکنید.
در انتها هم میخواهم دعایی را که حضرت پیامبر اکرم(ص) مدام با خداوند مطرح میکردند، خدمت شما همراهان همیشگی سایت ساز زرین بیان کنم. پیامبر(ص) میفرمایند: پروردگارا نعمت سرزندگی و کوشایی را به ما ارزانی دار و از سستی، تنبلی، ناتوانی، بهانه آوری و زیان و دلمردگی و ملال با کرم و رحمت خود محفوظمان بدار. با تشکر از همراهی شما در آموزشهای بعدی با ما همراه باشید.
دانلود پی دی اف مربوط به این آموزش:
6 اصل اساسی در موفقیت کسب و کار
مقالات پیشنهادی مرتبط، با توجه به علاقه شما:
پیام بگذارید